جمهوریخواهان تندرو هیچ گاه با خانواده بوشها رابطه خوبی نداشتند. آنها هرگز بوش پدر را نبخشیدند که در چشمانشان نگاه کرد و گفت مالیات جدیدی را وضع نمی کند (لینک). اما در مصالحه با کنگره دموکرات قول خود را شکست (هرچند خودش توجیه می کرد که مالیات جدیدی وضع نشده شده است). بوش پسر هم به دلیل اضافه کردن هزینههای درمانی (بخش D خدمات درمانی) و همچنین افزایش هزینه های دولت مورد انتقاد آن بخش از حزب جمهوریخواه قرار می گرفت که به سیاستهای مبتنی بر دولت کوچک و کاهش هزینههای دولت اعتقاد دارند و بارها اوباما را برای طرح نجات دولتی صنایع خودروسازی در آمریکا و جرج بوش را برای طرح کمک های ضروری اقتصادی پس از بحران مالی سالهای 2007 و 2008 شایسته سرزنش می دانستند.
حالا اما هشت سال پس از کاندیداتوری جرج بوش (پسر)، برادر او، فرماندار پیشین فلوریدا، امروز دوشنبه در شهر میامی آمریکا و پس از بازگشت از تور اروپاییاش (+)، کاندیداتوری خود را به صورت رسمی اعلام خواهد کرد (+)؛ درحالی که یک هفته قبلتر، رئیس کمپین انتخاباتیاش را هم تغییر داده است (لینک). در مورد جب بوش، پیش از این و در اینجا هم نوشته ام. این ویدئو را هم ببینید.
پیروزی جب بوش در رقابت های مقدماتی جمهوریخواهان در سال 2016 چندان آسان نیست. در هنگامهای که حزب جمهوریخواه در منتهیالیه راست خود قرار دارد (و همینطور حزب دموکرات در منتهی الیه چپ) و محافظه کاران تندرو به همراه رادیکالهای مذهبی هیچگونه مصالحهای را خارج از اعتقاد سیاسی، اقتصادی و مذهبیشان بر نمیتابند، کاندیداتوری یک میانه رو (همانند جب بوش و یا کریس کریستی، فرماندار فعلی نیوجورسی) چندان آسان به نظر نمی رسد. به خصوص با وجود کاندیداهایی که هر یک بخشهایی از این سبد رای جمهوریخواهان را نمایندگی می کنند. مایک هاکبی کاندیدای محبوب اونجلیکاهای مذهبی است که در دو تا از 4 ایالت اولیه که در آنها انتخابات مقدماتی برگزار می شود اکثریت رای دهندگان بالفعل را دارا هستند (آیوا و کارولینای جنوبی)، مارکو روبیو سناتور جوان فلوریدا مورد حمایت بخشی از حزب است که حامی سیاست های سخت گیرانه نظامی و حامی درجه اول اسرائیل هستند. رند پال را طرفداران تی پارتی و کسانی که به لحاظ اقتصادی بسیار محافظه کار هستند دوست دارند. اسکات واکر محبوب بازهم تی پارتی است که به عنوان فرماندار ویسکانسین هیچگاه به لیبرالها باج نداده است. بن کارسن، تد کروز و دیگران هم طرفداران خودشان را دارند و همه اینها جا را برای جب بوش تنگ کرده که اگرچه در برخی نظرسنجیها از بقیه کاندیداها جلوتر است اما هیچگاه درصد رای فرزند خانواده بوش و پدر و پسر دو رئیسجمهور پیشین آمریکا از عدد 20 فراتر نرفته است. کسی که حامیان مالی پولداری دارد (جب بوش کاندیدای مورد حمایت جناح غالب در حزب)و به ظاهر میتوانند طرفداران زیادی را درون حزب به دلیل ارتباطات خانوادگیاش به جب بوش متمایل کنند (در مورد کاندیداهای جمهوریخواه اینجا و اینجا هم نوشته ام).
جرج بوش در سیاست خارجی مانند برادرش نیست اما وارث سنت او هست (اینجا)؛ هرچند که سیاست خارجی در نهایت برای رای دهندگان آمریکایی اهمیت زیادی ندارد (برای جمهوریخواهان بیشتر از دموکراتها مهم است). سیاست خارجی در تبلیغات انتخاباتی وقتی مهم می شود که پای حامیان مالی پولدار به میان میآید. افرادی مانند شلدون ادلسون – کازینودار در لاس وگاس و دوست صمیمی بنیامین نتنیاهو – که ترجیح میدهند به کاندیدایی کمک کنند که به اندازه کافی نسبت به اسرائیل متعهد باشد و در سیاست خارجی سختگیر به نظر برسد. جب بوش در اینجا هم یک رقیب بزرگ درون حزبی دارد. مارکو روبیو که به نظر میرسد محبوب جناح تندروی سیاسی – بازها یا نئوکانها- در آمریکاست (+ و + و این یکی).
با اینحال اتفاقا جب بوش در سیاست خارجی دست خیلی پایین را ندارد و به اندازه کافی محبوب نئوکانهای حزب هست. مشکل جب بوش وقتی بیشتر نمودار میشود که بحث سیاست داخلی در آمریکا – بحثهایی مانند مالیات، بودجه دولت، مهاجران غیرقانونی و اعتقادات محافظه کارانه مانند سیستم آموزش و پروش غیردولتی و … – به میان می آید. آنهم در جایی که کاندیداها باید درون حزب جمهوری خواهان یعنی به خصوص در میان گروه پایه و اساسی رای حزب، شانس خودشان را امتحان کنند. جایی که جب بوش در میانه های طیف قرار دارد (لینک). عده ای او را «اوبامای جمهوری خواه می نامند (+) و خیلیها هم معتقدند او برای کاندیداتوری جمهوریخواهان خیلی لیبرال است.
اگرچه گالوپ در آخرین نظرسنجی خود درصد افرادی را که که هم از لحاظ اقتصادی و هم از لحاظ اجتماعی درون حزب جمهوری خواه محافظه کار می نامد 42 درصد جمهوری خواهان (با یک کاهش 9 درصدی) اعلام می کند؛ اما اینها گروهی هستند که اتفاقا بیشترین رای دهندگان انتخابات مقدماتی را تشکیل می دهند (به خصوص مسنترها که بیشتر رای میدهند و اکثرا محافظه کاران ارتودوکس در میان مسنترها هستند) و جب بوش برای راضی کردن آنها که کاندیدای قابل اطمینانی خواهد بود، کار چندان کار آسانی را نخواهد داشت. او دیدگاه های متفاوتی با این گروه رای حزب در زمینه سیاست های مهاجرتی دارد (همسر او مکزیکی تبار است و خودش به زبان اسپانیایی مسلط است +)، برخلاف محافظه کاران ارتودوکس طرفدار سیستم آموزش و پرورش دولتی و فراگیر است و دیدگاه های مذهبی اش هم در مقایسه با افرادی مانند ریک سنتوروم یا مایک هاکبی، چندان بنیادگرایانه نیست که محبوب دل اونجلیکاها شود.