در زمستان سال ۸۱، من خبرنگار روزنامه جمهوریت بودم. در کنگره سالیانه جامعه اسلامی مهندسین، افراد بلندمرتبه ای از حزب موتلفه اسلامی هم حضور داشتند. تب انتخابات مجلس هفتم داغ بود و در آن سال ها «محافظه کاران» با نام جدید «اصول گرایان» قرار گذاشته بودند با چراغ خاموش وارد مجلس شوند. به همین دلیل هم از افرادی که به صفت محافظه کاری شناخته شده بودند خواستند از کاندیداتوری انصراف دهند وگرنه نباید انتظار داشته باشند در لیست انتخاباتی آنها قرار بگیرند. اینطوری شد که حتی حبیب الله عسگراولادی و اسدالله بادامچیان، دو نفر از معروف ترین ها موتلفه مجبور به انصراف شدند. این سئوال را در حاشیه کنگره از سومین نفر مطرح در حزب موتلفه یعنی حمیدرضا ترقی پرسیدم و او هم جواب داد که اصول گراها به کار جمعی التزام دارند. التزام اصول گرایان در کار جمعی البته یک شوخی بود. محافظه کاران سنتی و نزدیکان به روحانیت و بازار مجبور به کناره گیری شده بودند تا راه را برای جوانان باز نمایند. جوانانی که صفت اصول گرایی شان اگرچه در ادامه راه محافظه کاری بود اما در طی طریق قدرت، اندام سنتی ها و همین موتلفه ای ها را خم می کرد.
ادامه مقاله ام را ندای سبز آزادی بخوانید.